زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه
 

اختیار در تغییر سرنوشت (قرآن)





اختیار انسان در تغییر سرنوشت خویش از مسائل مهمی است که قرآن بر آن صحه نهاده و انسان را مختار در تغییر سرنوشت خود می‌داند؛ همچنین قرآن علت بدفرجامی انسان‌ها را، ناشی از سوء اختیار انسان می‌داند.


۱ - تغییر سرنوشت با اراده



برخی آیات قرآن تاکید بر اختیار و توانایی انسان برای تغییر سرنوشت خود دارند:
ذلک بان الله لم یک مغیرا نعمة انعمها علی قوم حتی یغیروا ما بانفسهم.... «این (کیفر) بدان سبب است که خداوند نعمتی را که بر قومی ارزانی داشته تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در دل دارند تغییر دهند و خدا شنوای داناست». (امام باقر علیه‌السّلام درباره آیه «ان الله لا یغیر ما بقوم...» فرموده است: خداوند نعمتی را که به بنده اش می‌دهد، از او نمی‌گیرد تا این بنده مرتکب گناه، و سبب سلب نعمت شود.
له معقبـت من بین یدیه ومن خلفه یحفظونه من امر الله ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم واذا اراد الله بقوم سوءا فلا مرد له وما لهم من دونه من وال. «برای او فرشتگانی است که پی در پی او را به فرمان خدا از پیش رو و از پشت سرش پاسداری می‌کنند در حقیقت خدا حال قومی را تغییر نمی‌دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند و چون خدا برای قومی آسیبی بخواهد هیچ برگشتی برای آن نیست و غیر از او حمایتگری برای آنان نخواهد بود».
ولو شاء الله لجعلهم امة وحدة ولـکن یدخل من یشاء فی رحمته.... «و اگر خدا می‌خواست قطعا آنان را امتی یگانه می‌گردانید لیکن هر که را بخواهد به رحمت خویش در می‌آورد و ستمگران نه یاری دارند و نه یاوری». (از این که خداوند نخواسته همگان به اجبارآیین واحدی داشته باشند، می‌توان استفاده کرد که انتخاب آیین و سرنوشت به اختیار انسان واگذار شده است.)

۲ - علت بدفرجامی انسان



بدفرجامی انسان‌ها، ناشی از سوء اختیار خود آنان می‌باشد و به این مهم در برخی از آیات، اشاره شده است:
مثل ما ینفقون فی هـذه الحیوة الدنیا کمثل ریح فیها صر اصابت حرث قوم ظـلموا انفسهم فاهلکته وما ظـلمهم الله ولـکن انفسهم یظـلمون. «مثل آنچه (آنان) در زندگی این دنیا (در راه دشمنی با پیامبر) خرج می‌کنند همانند بادی است که در آن سرمای سختی است که به کشتزار قومی که بر خود ستم نموده‌اند بوزد و آن را تباه سازد و خدا به آنان ستم نکرده بلکه آنان خود بر خویشتن ستم کرده‌اند».
اولمآ اصـبتکم مصیبة قد اصبتم مثلیها قلتم انی هـذا قل هو من عند انفسکم ان الله علی کل شیء قدیر، «آیا چون به شما (در نبرد احد) مصیبتی رسید (با آنکه در نبرد بدر) دو برابرش را (به دشمنان خود) رساندید گفتید این (مصیبت) از کجا (به ما رسید) بگو آن از خود شما (و ناشی از بی انضباطی خودتان) است آری خدا به هر چیزی تواناست». ذلک بما قدمت ایدیکم وان الله لیس بظلام للعبید. «این (عقوبت) به خاطر کار و کردار پیشین شماست (و گر نه)خداوند هرگز نسبت به بندگان (خود) بیدادگر نیست». (شان نزول آیه مربوط به غزوه احد است، ولی آن مورد خصوصیتی ندارد و «من عند انفسکم» می‌تواند بیانگر یک امر کلی باشد.)
اتبع مآ اوحی الیک من ربک لا الـه الا هو واعرض عن المشرکین• ولو شآء الله مآ اشرکوا وما جعلنـک علیهم حفیظا ومآ انت علیهم بوکیل. «از آنچه از پروردگارت به تو وحی شده پیروی کن هیچ معبودی جز او نیست و از مشرکان روی بگردان؛ و اگر خدا می‌خواست آنان شرک نمی‌آوردند و ما تو را بر ایشان نگهبان نکرده‌ایم و تو وکیل آنان نیستی».
وکذلک نولی بعض الظـلمین بعضا بما کانوا یکسبون، «و این گونه برخی از ستمکاران را به (کیفر) آنچه به دست می‌آوردند سرپرست برخی دیگر می‌گردانیم». ذلک ان لم یکن ربک مهلک القری بظلم واهلها غـفلون، «این (اتمام حجت) بدان سبب است که پروردگار تو هیچ گاه شهرها را به ستم نابوده نکرده در حالی که مردم آن غافل باشند». وکذلک زین لکثیر من المشرکین قتل اولـدهم شرکآؤهم لیردوهم ولیلبسوا علیهم دینهم ولو شآء الله ما فعلوه فذرهم وما یفترون. «و این گونه برای بسیاری از مشرکان بتانشان کشتن فرزندانشان را آراستند تا هلاکشان کنند و دینشان را بر آنان مشتبه سازند و اگر خدا می‌خواست چنین نمی‌کردند پس ایشان را با آنچه به دروغ می‌سازند رها کن». (با توجه به آیات مزبور و مشابه آن‌ها، از تاکید به تاثیر عملکرد انسان‌ها و ستم آنان به خویش از یک طرف، و نفی ظلم از خدا، از سوی دیگر، مطلب فوق قابل استفاده است.)
الم یاتهم نبا الذین من قبلهم قوم نوح وعاد وثمود وقوم ابرهیم واصحـب مدین والمؤتفکـت اتتهم رسلهم بالبینـت فما کان الله لیظـلمهم ولـکن کانوا انفسهم یظـلمون. «آیا گزارش (حال) کسانی که پیش از آنان بودند قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و اصحاب مدین و شهرهای زیر و رو شده به ایشان نرسیده است پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند خدا بر آن نبود که به آنان ستم کند ولی آنان بر خود ستم روا می‌داشتند».
ان الله لایظـلم الناس شیـا ولـکن الناس انفسهم یظـلمون. «خدا به هیچ وجه به مردم ستم نمی‌کند لیکن مردم خود بر خویشتن ستم می‌کنند».
هل ینظرون الا ان تاتیهم الملـئکة او یاتی امر ربک کذلک فعل الذین من قبلهم وما ظـلمهم الله ولـکن کانوا انفسهم یظـلمون• فاصابهم سیـات ما عملوا وحاق بهم ما کانوا به یستهزءون. «آیا (کافران) جز این که فرشتگان (جان ستان) به سویشان آیند یا فرمان پروردگارت (دایر بر عذابشان) دررسد انتظاری می‌برند کسانی که پیش از آنان بودند (نیز) این گونه رفتار کردند و خدا به ایشان ستم نکرد بلکه آنان به خود ستم می‌کردند؛ پس (کیفر) بدی‌هایی که کردند به آنان رسید و آنچه مسخره اش می‌کردند آنان را فرا گرفت».
ان المجرمین فی عذاب جهنم خــلدون• وما ظـلمنـهم ولـکن کانوا هم الظـلمین. «بی گمان مجرمان در عذاب جهنم ماندگارند؛ (عذاب) از آنان تخفیف نمی‌یابد و آنها در آنجا نومیدند».

۳ - پانویس


 
۱. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۲۰۶.    
۲. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، نورالثقلین، ج۲، ص۱۶۲.    
۳. انفال/سوره۸، آیه۵۳.    
۴. رعد/سوره۱۳، آیه۱۱.    
۵. شوری/سوره۴۲، آیه۸.    
۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۱۷.    
۷. آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۵.    
۸. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۵۰.    
۹. نورالثقلین، ذیل آیه.    
۱۰. آل عمران/سوره۳، آیه۱۸۲.    
۱۱. انعام/سوره۶، آیه۱۰۶.    
۱۲. انعام/سوره۶، آیه۱۰۷.    
۱۳. انعام/سوره۶، آیه۱۲۹.    
۱۴. انعام/سوره۶، آیه۱۳۱.    
۱۵. انعام/سوره۶، آیه۱۳۷.    
۱۶. توبه/سوره۹، آیه۷۰.    
۱۷. یونس/سوره۱۰، آیه۴۴.    
۱۸. نحل/سوره۱۶، آیه۳۳.    
۱۹. نحل/سوره۱۶، آیه۳۴.    
۲۰. زخرف/سوره۴۳، آیه۷۴.    
۲۱. زخرف/سوره۴۳، آیه۷۶.    


۴ - منبع



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲، ص۴۴۵، برگرفته از مقاله «اختیار در تغییر سرنوشت».    


رده‌های این صفحه : جبر و اختیار | موضوعات قرآنی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.